ایران هزینه سالانه پناهجویان افغانستانی را اعلام کرد سلامت انتخابات خط قرمز دولت است اسلامی: پیشرفت صنعت هسته‌ای ما با حمله نظامی هم متوقف نشد امام خامنه‌ای: به توفیق الهی، جمهوری اسلامی در حال پیشرفت است رئیس دفتر رئیس‌جمهور: اینترنت سفید برای همه لغو می‌شود؛ حتی اعضای دولت بیاتی: دولت «نظارت» خود را بر بازار تقویت کند اسامی شهدای حادثه تروریستی لار اعلام شد پزشکیان: زین‌پس تمام صنایع آب‌بر باید صرفاً در سواحل جنوبی توسعه پیدا کنند رونمایی از سامانه جنگالی صیاد ۴ وزارت دفاع وزیر دفاع: بانوان ایرانی سامانه‌های پیچیده دفاعی می‌سازند وزیر ارتباطات: فیلترشکن‌ها به شدت شبکه را دچار مشکل کرده‌اند خبر مهم رئیس سازمان اداری استخدام / محدودیت آزمون جذب ۵۰۰ مدیر جوان حذف شد؟ درگیری سپاه با گروهک تروریستی در مرز لار زاهدان/ شهادت ۳ تن از رزمندگان قرارگاه قدس مشاور فرمانده کل سپاه: شهید فخری زاده توسط اراذل و اوباش داخلی ترور شد عارف: به باز پیکربندی جدی در نظام مدیریتی کشور نیازمندیم

رهبرانقلاب در روز هفدهم شهریور۵۷ کجا بودند؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار جمعی از پرستاران در دهه هفتاد شمسی به بیان خاطره‌ای از روز 17 شهریور سال 1357 پرداختند که در آن به ماجرای نامه‌ای که به یکی از افراد قم نوشته بودند نیز اشاره‌ای کرده‌اند.
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۷ - ۱۷ شهريور ۱۴۰۱ - 2022 September 08
کد خبر: ۱۵۰۰۷۴

به گزارش راهبرد معاصر؛  حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از پرستاران در دهه هفتاد شمسی به بیان خاطره‌ای از روز 17 شهریور سال 1357 پرداختند که در آن به ماجرای نامه‌ای که به یکی از افراد در قم نوشته بودند نیز اشاره‌ای کردند.

 

متن کامل بیانات معظم‌له در بیان این خاطره به شرح ذیل است:

«من از روز هفدهم‌ شهریور سال ۱۳۵۷ خاطره‌ای در ذهن دارم. قبل از آن که این حادثه خون‌بار در تهران اتّفاق بیفتد، سیاست رژیم ستمشاهی به دنبال این بود که مبارزان و به تبع آن ملت ایران را، به تندرو و کندرو، افراطی و معتدل تقسیم کند.

 

این، نکته خیلی قابل توجّهی است که امروز مثل آیینه‌ای، همه عبرتها را به ما درس میدهد. کسی که روزنامه‌های آن وقت و اظهارات مسؤولان رژیم ستمشاهی را مطالعه میکرد، میفهمید که اینها میخواهند کسانی را که در مقابل آنها هستند و مبارزه میکنند، از هم جدا کنند.

 

عدّه‌ای را که طرفداران و علاقه‌مندان مخلص امام بودند و راه امام را علناً اظهار میکردند، به عنوان تندرو و افراطی و متعصّب معرفی میکردند. در مقابل اینها هم، بعضی از کسانی را که علاقه‌مند به مبارزه بودند، ولی خیلی جدّی در آن راه نبودند، یا جدّی بودند، ولی دستگاه آن‌طور خیال میکرد اینها جدیّتی ندارند، به عنوان افرادی که معتدلند و با اینها میشود مذاکره و صحبت کرد، معرفی میکردند. من در آن روز این احساس خطر را کردم.

 

آن زمان من در جیرفت تبعید بودم. شاید روز چهاردهم یا پانزدهم شهریور بود. به یکی از آقایان معروف که در قم بود، نامه‌ای نوشتم و این سیاست رژیم را برای آن آقا تشریح کردم و گفتم اینها با این تدبیرِ خباثت‌آمیز میخواهند بهانه‌ای برای سختگیری بر مخلصان و عشّاق امام بزرگوار به دست آورند و شما را بدون اینکه خودتان بخواهید، در مقابل آنها قرار دهند. این نامه را نوشته بودم؛ اما هنوز نفرستاده بودم.

 

روز شنبه هجدهم شهریور بود که رادیو و روزنامه‌ها، خبر کشتار هفده شهریور را پخش کردند. فردای آن روز، ما در جیرفت از این قضیه مطّلع شدیم.

 

من برداشتم در حاشیه آن نامه برای آن آقا نوشتم که: «باش تا صبح دولتش بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است». آن نامه را به وسیله مسافر، برای آن آقای محترم فرستادم. آنها شروع کردند سختگیریها را علیه مبارزان و انقلابیون حقیقی راه انداختن که نمونه‌اش کشتار هفدهم شهریور بود.»/ فارس

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
پرطرفدارترین اخبار